كشف بيش از ۹ تن مواد اوليه پتروشيمي قاچاق در شهرستان ري
شهرري -ايرنا - رييس صنعت، معدن و تجارت شهرستان ري از كشف ۹ تن و ۶۰۰ كيلوگرم مواد اوليه پتروشيمي به ارزش چهار ميليارد و ۱۶۹ ميليون ريال در اين شهرستان خبر داد.
موسي احمدي روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا اظهار داشت: در راستاي طرح بازرسي از انبارهاي اين شهرستان جهت مبارزه با كالاي قاچاق و ثبات اقتصادي ماموران اداره صنعت، معدن و تجارت، تعزيرات حكومتي و اتاق اصناف ري موفق به كشف و شناسايي اين انبار شدند.
احمدي با بيان اينكه تخلف در زمينه اخفاء و امتناع از عرضه انجام شده است، افزود: فرد متخلف به تعزيرات حكومتي معرفي و جريمه در نظر گرفته شده براي اين پرونده از سوي تعزيرات مشخص خواهد شد.
وي با اشاره به اينكه بيشترين تعداد انبارهاي استان تهران و حتي كشور در شهرستان ري قرار دارد، خاطرنشان كرد: كار نظارت و پايش انبارهاي اين شهرستان توسط گشتهاي مشترك اداره تعزيرات حكومت ي، اداره صمت و اتاق اصناف انجام ميشود.
شايد بخواهيد بخوانيد: قاليشويي در نارمك
احمدي با بيان اينكه در زمينه تخلف در حوزه قاچاق بدون كمترين اغماضي برخورد انجام ميشود، ادامه داد: اداره تعزيرات حكومتي شهرستان ري در راستاي مبارزه با قاچاق كالا و كنترل بازار روزانه تيمهاي بازرسي به اصناف، انبارها، كارخانهها و مراكز توليدي اختصاص داده كه به صورت مستمر و هماهنگ اقدام به بازرسي ميكنند.
شهرستان ري (به مركزيت شهرري) با جمعيتي بيش از يك ميليون نفر در جنوب استان تهران واقع شده كه داراي پنج شهر شهرري، باقرشهر، كهريزك، قيامدشت و حسن آباد است.
به گزارش ايرنا، شهرستان ري با برخورداري از ۵۶ اتحاديه توزيعي، توليدي و خدماتي و ۱۰ هزار واحد صنعتي و صنفي از جمله شهرك صنعتي شمس آباد، كارخانه سيمان و كارگاه هاي توليدي و خدماتي اعم از سنگ بري، شيشه و سفال، آجرپزي، كارگاه قاليبافي و قاليشويي، كشتارگاه دام و طيور به عنوان قطب كار و توليد در پهنه جنوب تهران مطرح است.
مقالات ديگر:
قاليشويي
رئيس اتحاديه قاليشويان تهران درباره افزايش نرخ اظهار داشت: هر واحد بر اساس كيفيت خدمات و مواد مصرفي نرخهاي پيشنهادي خود را به اتحاديه ارائه ميدهد و براي هر واحد، نرخهاي پيشنهادي كارشناسي ميشود.
به گزارش مشرق، حميد محمدي درباره افزايش نرخ قاليشويان نسبت به سال گذشته گفت: قيمتها تغييري نداشته است، سال گذشته براي شستشوي هر متر مربع نرخ مشخصي وجود داشت و سازمان صنعت، معدن و تجارت نرخ واحدي را براي شستن هر متر مربع فرش دستبافت، ماشيني، موكت و... اعلام ميكرد، اما طي سال جاري از شمول نرخ گذاري اين سازمان خارج شديم و واحدهاي صنفي خودشان اقدام به قيمتگذاري ميكنند.
وي ادامه داد: هر واحد بر اساس كيفيت خدمات و مواد مصرفي نرخهاي پيشنهادي خود را به اتحاديه ارائه ميدهد و براي هر واحد با توجه به هزينههاي قاليشويي در آنجا، نرخهاي پيشنهادي كارشناسي ميشود.
محمدي كمسرخ افزود: بدين ترتيب كيفيت خدمات و قيمت تمام شده رقابتي است و نسبت به سال گذشته نرخ گذاري خدمات پايينتر است تا بتوانند مشتري بيشتري جلب كنند، بازرسان نيز بر واحدها نظارت دارند.
رئيس اتحاديه قاليشويان تهران با تاكيد بر انتخاب قاليشويي مجوزدار براي دريافت خدمات گفت: اگر مشتريان به قاليشويان مجوزدار براي دريافت خدمات مراجعه كنند، در صورت بروز خسارت ميتوانند از واحد صنفي موردنظر شكايت كنند، اما اگر به قاليشويان بدون مجوز مراجعه كنند مشكلات قابل پيگيري نيستند. برخي افراد بدون داشتن مجوز در ماههاي پاياني سال بوسيله تراكت و قيمتهاي پايين مردم را فريب ميدهند كه خسارتهاي جبران ناپذيري براي مشتريان در پي دارد و حتي منجر به سرقت ميشود، ۹۰ درصد شكايات مربوط به واحدهاي صنفي غيرمجاز است.
وي درباره انتخاب قاليشويي مجوزدار از سوي مشتريان گفت: فهرستي بالغ بر ۳۷۰ قاليشويي مجاز در سطح پايتخت روي سايت اتحاديه معرفي شده است. مردم ميتوانند با مراجعه به سايت اتحاديه، ليست قاليشويان مجاز تهران را دريافت و قاليشويي موردنظر خود را انتخاب كنند و يا با تلفنهاي اتحاديه تماس و تائيديه قاليشويي منتخب خود را بگيرند تا براي آنها مشكلي پيش نيايد. رئيس اتحاديه قاليشويان با اشاره به شايعاتي با مضمون اسنپ قاليشويي هشدار داد و تاكيد كرد: ارائه خدمات بوسيله اسنپ امكانپذير نيست زيراكه در جابجايي مسافر بوسيله اسنپ خدمات رساني و دريافت وجه در يك زمان انجام ميشود، اما در اسنپ قاليشويي ارائه خدمات زمانبر است و ممكن است افراد غير مجاز كه جا و مكان مشخصي نيز ندارند دست به اين كار بزنند از اين رو مردم فرشهاي خود را براي شستوشو به قاليشويان مشخص شده در سايت اتحاديه بدهند تا اگر اتفاقي هم افتاد، بتوان به راحتي از طريق اتحاديه آن را پيگيري و با متخلفان برخورد كرد.
وي تصريح كرد: بيشتر واحدهاي مجاز در صورت مواجه با مشكل و يا وارد شدن خسارت، نسبت به رفع عيب و مشكل پيش آمده و همچنين جلب رضايت مشتريان اقدام ميكنند؛ بروز مشكلاتي، چون تداخل رنگ قالي نيز با كارشناسي فرش توسط كارشناسان مربوطه قابل پيگيري است.
منبع: جام جم
شهركرد-ايرنا- يك پژوهشگر تاريخ و فعال حوزه انجمن دوستداران ميراث فرهنگي معتقد است، حضور گردشگران نه تنها تهديدي براي بناها و اماكن تاريخي و باستاني نيست بلكه از درآمد آن ميتوان براي مرمت بناها استفاده كرد.
ميراث فرهنگي علاوه بر اينكه يكي از عوامل هويتساز جوامع انساني است، با جذب گردشگر رونق و توسعه مناطق مختلف را به دنبال دارد.
امروزه صنعت گردشگري يكي از پر رونقترين و درآمدزاترين بخشهاي اقتصادي است و چهارمحال و بختياري با داشتن بناهاي تاريخي و ميراث فرهنگي ارزنده و ظرفيتهاي بكر، ميتواند سهم خوبي در اقتصاد گردشگري داشته باشد.
در اين راستا ،خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا) مركز چهارمحال و بختياري در خصوص رابطه گردشگري و بناهاي تاريخي با اشكان زارعي دانشجوي مقطع دكتري تاريخ، عضو هيات مديره و دبير كارگروه تاريخ انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و همچنين نويسنده و پژوهشگر تاريخ به گفت وگو پرداخته است.
ايرنا: گردشگري و پيوند ميان ميراث فرهنگي و گردشگري چه تعريفي دارد؟
اشكان زارعي: به طور كلي گردشگري فرهنگي، گردشگري طبيعت يا بومگردي، گردشگري ورزشي، گردشگري سلامت، گردشگري پزشكي و درماني، گردشگري تجارت و بازرگاني و گردشگري تفريحي شناخته شدهترين گونههاي گردشگري است.
همچنين گردشگري ورزشي و گردشگري سلامت اگر چه چند سالي است كه در ايران پا گرفته است، اما خيلي تاثيرگذار نبوده و تاكنون روند رو به رشدي نداشته است.
گردشگري طبيعت يا بومگردي و گردشگري فرهنگي در ايران حرف نخست را ميزنند و گردشگراني كه به ايران ميآيند، يا شهروندان ايراني كه در خود كشور گردش ميكنند، يكي از اين ۲ گونه و يا آميختهاي از اين ۲ گونه را تجربه ميكنند.
گردشگري طبيعت همانگونه كه از اسمش پيداست، گردش در جنگلها، كوهها ، كويرها، دريا و به طور كلي طبيعت است، همچنين ايران با توجه به جاذبههاي گردشگري طبيعي كه دارد، جزء پنج كشور اول جهان است.
گردشگري فرهنگي به گروهها و بخشهاي كوچكتري دستهبندي ميشود و گردشگري تاريخي نيز بناها، سازهها و محوطههاي تاريخي را در بر ميگيرد. گردشگري مردمشناسي كه شامل آيينها، باورها، جشنها از جمله آيينهايي كه در استانها و در بخشهاي مختلف ايران برگزار ميشود، مانند قاليشويي اردهال، گلابگيري كاشان، جشن انار كردستان از ديگر گونههاي گردشگري مردمشناسي است.
گردشگري فرهنگي يا به عبارتي ميراث فرهنگي نيز شامل گردشگري ديني، گردشگري قومي، گردشگري روستايي، گردشگري غذايي، گردشگري هنري و معماري است و ايران از اين بابت با توجه به جاذبههاي گردشگري فرهنگي كه دارد، جزء ۱۰ كشور اول جهان است.
با توجه به اين دستهبندي، روشن ميشود كه ميراث فرهنگي مهمترين و برجستهترين نقش و جايگاه را در جذب گردشگر دارد، در واقع ميتوان گفت بار اصلي گردشگري بر دوش ميراث فرهنگي است.
اگر ما يك ميراث فرهنگي شناخته شده، پويا و شكوفا داشته باشيم، گردشگر براي ديدن اين ميراث ميآيد و هزينه ميكند، پس از اين بابت پيوند تنگاتنگي ميان ميراث فرهنگي و صنعت گردشگري وجود دارد.
ميراث فرهنگي، خميرمايۀ اصلي صنعت گردشگري و انگيزۀ گردشگر براي گشتن و ديدن است، هر چند گردشگر در كنار آن ممكن است به ساحل، طبيعت، كوير و جنگل هم برود، اما بيشك ديدن بناهاي تاريخي و آشنا شدن با فرهنگ، آيينها و غذاهاي يك جامعه برايش بسيار مهم است.
شايد بخواهيد بخوانيد: شستشوي فرش دستباف
ايرنا: تاثير متقابل گردشگري و ميراث فرهنگي به چه صورت است؟
زارعي:اين مساله ۲ تاثير دارد، تاثير نخست اينكه گردشگري كه ميآيد چه در سطح شهر، استان و كشور و چه در سطحهاي كلانتر، يعني جهان و قاره، با ديدن ميراث فرهنگي، در واقع با فرهنگ، تاريخ، پيشينه و گذشته يك كشور آشنا ميشود و از اين بابت صنعت گردشگري زمينهساز شناسايي و شناساندن تاريخ، فرهنگ، تمدن و ميراث فرهنگي يك كشور ميشود.
اين گردشگران به مثابه يك نماينده ميتوانند تاريخ و فرهنگ يك كشور را به كشور خودشان منتقل كنند.
تاثير دوم اين است كه گردشگر براي ديدن بناها و طبيعت هزينه ميكند و اين هزينهها ميتواند براي مرمت، بازسازي و نوسازي و نگهداري بناها، سازهها و محوطههاي تاريخي به كار گرفته شود، به عبارتي ديگر آمدن گردشگر، زمينهساز بهينهسازي اقتصادي براي ميراث فرهنگي است.
ايرنا: براي اينكه توسعه گردشگري تهديدي براي ميراث فرهنگي ملموس و غيرملموس نباشد، چه راهبردهايي بايد در پيش گرفته شود؟
زارعي:گردشگري در نهاد و سرشت خود هيچگونه تهديد و آسيبي براي ميراث فرهنگي ندارد، بلكه اين ۲ ياريرسان و تكميلكننده يكديگر هستند، اين ۲ با هم معنا پيدا ميكنند و ميتوانند دستاوردهاي مادي و معنوي داشته باشند. پس در ذات و سرشت، اينها تهديدي براي هم ديگر نيستند اما در اجرا به ۲ شكل ميتواند آسيبرسان باشد.
شكل اول، اينكه دستگاههاي مرتبط نقش و وظيفۀ خود را در نظارت به درستي انجام ندهند، يعني در موزهها، محوطهها و اماكن تاريخي يا در همايشها، نشستها و جشنهاي تاريخي كه در استانها برگزار ميشود، آن نقش نظارتي كه بايد بر گردشگر باشد، تا آسيبي به بنا و محوطه نرسد (از جمله يادگاري نوشتن، عكس گرفتن) به درستي انجام نميدهد، يا آژانسهاي مسافرتي و راهنماهاي تورها، آگاهيها و اطلاعاتي كه بايد به درستي و به طور كافي و وافي به گردشگر(چه ايراني و چه غير ايراني) بدهند، منتقل نكنند يا آگاهي اندك و وارونه منتقل كنند، در اين صورت ميتواند آسيبرسان باشد.
در شكل دوم، اگر سازمانها و نهادهاي مرتبط با گردشگري و ميراث فرهنگي مانند صدا و سيما، رسانههاي نوشتاري، آموزش و پرورش، دانشگاهها، انجمن ها و سمنها، ادارات كل ميراث فرهنگي استانها، نقش آموزشي خود را انجام بدهند، يعني به فرزندان جامعه بياموزند كه ميراث فرهنگي چه نقشي در رشد و بالندگي جامعه دارد و به آنها تفهيم كنند كه ميراث فرهنگي هويت و شناسنامه يك جامعه است و پاسداري از ميراث فرهنگي ،يعني پاسداري از گذشته، از كيان، از آب و خاك و تاريخ و فرهنگ گذشته است، در اين صورت شاهد هيچگونه آسيبي نخواهيم بود.
وقتي به نوجوانان و جوانان آموخته شود و جامعه اين را درك داشته باشد و بتواند با آن همزاد پنداري كند، بيشك اين شهروند كه ميتواند گردشگر هم تلقي شود، وظيفه خود ميداند كه هيچ آسيبي به ميراث فرهنگي نرساند و در نگهداري از ميراث فرهنگي نقش مهمي داشته باشد.
در اين صورت است كه آسيبهاي احتمالي ميراث فرهنگي به حداقل ميرسد، صنعت گردشگري در ذات خود تهديد و آسيبي ندارد و كه اگر دستگاههاي مربوطه و نهادهاي آموزشي كارشان را به درستي انجام دهند، اين امر به حداقل ميرسد.
ايرنا:گردشگري در حوزه ميراث فرهنگي آيا ميتواند يك هدف توسعه گرا باشد؟
زارعي: به طور كلي گردشگري در سه حوزه ميتواند كارساز و تاثيرگذار باشد، كه اين سه حوزۀ ميراث فرهنگي، حوزۀ روانشناختي و روانشناسانۀ جامعه، حوزۀ بازرگاني و تجارت است.
حوزۀ ميراث فرهنگي باعث ميشود تاريخ و ميراث فرهنگي يك جامعه به جوامع ديگر در سطح شهر، استان، كشور، جهان و قاره هاي ديگر شناسانده شود و مردم با ميراث فرهنگي كشور از طريق گردشگر و صنعت گردشگري آشنا شوند، در عين حال كه اين صنعت گردشگري ميتواند در حوزه ميراث فرهنگي پول تزريق كند.
در حوزۀ روانشناختي جامعه هم، گردشگري ميتواند قلبها را به هم نزديك كند، باعث تبادل انديشهها، دوستيها و آشناييها، نزديك شدن دلها و آشنايي مردم با آيينها، باورها و افكار مختلف همديگر شود و بسياري از سوء تفاهمها درباره ملل ديگر برطرف شود.
اگر گردشگري در يك جامعه در سطح خُرد خودش تا بالاترين سطح شكوفا شود و رونق پيدا كند، در آن شهر اميدواري به وجود ميآيد و مردم ميتوانند با ديد و بازديدها از ميراث فرهنگي جامعۀ خود، اماكن تاريخي، موزهها، مردمشناسي، گردشگري ديني و انواع گردشگريهايي كه در حوزۀ ميراث فرهنگي نام برده شده است، به راحتي اوقات فراغت خودشان را پر كنند و سرگرم شوند.
اگر ميراث فرهنگي، در جامعهاي كه براي پر كردن اوقات فراغت، برنامهاي ندارد شكوفا شود، بيشك گردشگري نيز رونق پيدا ميكند و نشاط، شادماني و انگيزه به وجود ميآورد، پس از اين بُعد رواني نيز گردشگري تاثيرگذار است.
در حوزۀ گردشگري بازرگاني نيز تاثير يگانه و بيهمتايي دارد، مهمترين پيام گردشگري در صورتي كه گردشگر بيايد و برود و اتفاقي رخ ندهد، اين است كه در آن جامعه امنيت و ثبات وجود دارد.
اگر گردشگري در هر جامعهاي رونق پيدا كند، درآمدزايي و اشتغالزايي در پي دارد و امنيت برقرار ميشود، همچنين منجر به سرمايهگذاري سرمايهگذاران مي شود و اين سرمايهگذاري كلان باعث بهبودي وضع زندگي تمام مردم آن جامعه ميشود.
بحث توسعه در كشورهايي در شرق آسيا از جمله مالزي، كره جنوبي، سنگاپور و اندونزي و همچنين كشور تركيه با گردشگري آغاز شد، اين كشورها در مسير توسعه گام نهادند و بعد به سوي صنعت روي آوردند.
گردشگري در تمامي اين حوزهها(حوزۀ ميراث فرهنگي، حوزۀ روانشناختي و حوزۀ بازرگاني وتجارت) يك ابزار تلقي ميشود و جزء ارزشهاي گردشگري است.
گردشگري يكي از صنايع پايدار در جهان است و استهلاك، فرسودگي و هزينه هاي نگهداري آن بسيار كم است و به طور كل صنعتي است كه جنس آن معنوي است، ولي ابزاري براي رشد و بالندگي يك جامعه به شمار ميرود.
ايرنا: استان چهارمحال و بختياري هم داراي ميراث فرهنگي و هم ظرفيت هاي گردشگري است،چگونه ميتوان اين جايگاه را تقويت كرد؟
زارعي: بيش از چهار هزار اثر تاريخي در چهارمحال و بختياري شناسايي شده است كه از اين ميان بيش از ۶۰۰ نمونه آن ثبت ملي شده است.
بيش از ۴۱ اثر ناملموس وجود دارد و ۵۲ رشته صنايع دستي كه بخشي از ميراث فرهنگي يك كشور و منطقه به شمار ميرود در اين استان در حال فعاليت است و يكي از ويژگيهايش هم اين است كه در سراسر استان و در جاهاي مختلف پراكنده و فراگير است.
نمدمالي، كلاه بافي، گليم بافي، جاجيم بافي، خورجين بافي، چوقابافي، سرمه دوزي و مليله دوزي از جمله صنايع دستي استان هستند، اينها نشاندهنده اين است كه چهارمحال و بختياري در زمينۀ ميراث فرهنگي حرفهايي براي گفتن دارد و پتانسيل خوبي در اين خصوص دارد.
در واقع چهارمحال و بختياري تمامي دورهها را دارد، از پيش از تاريخ گرفته تا ايران باستان، ايران دورۀ اسلامي و ايران معاصر، نخستين اثري كه از استان ثبت ملي شده است در دورۀ پيش از تاريخ بود كه تپههاي اسكندري و تپههاي شهر كهنه را شامل ميشود.
از دورۀ ايران پيش از اسلام يا ايران باستان (دورۀ هخامنشي و سلوكي) بردگوري شليل عليا ، شليل سفلي، دهنو و دهكهنه وجود دارد.
در دورۀ اسلام، استان چهارمحال و بختياري نقش بسيار پررنگي دارد، در واقع ميتوان گفت بيشترين آثار شناخته شده و ثبت ملي شده استان مربوط به دورۀ اسلامي، از دورۀ ايلخاني و اتابكان گرفته تا تيموري كه متنوع و گوناگونند، است.
از نمونههاي دورۀ صفويه تا دورۀ افشاريه ميتوان به قلعۀ كهنه، مسجد اتابكان ، قلعۀ جونقان، پل زمانخان و قلعۀ دزك اشاره كرد و در دورۀ معاصر كه شامل قاجاريه، پهلوي اول و پهلوي دوم ميشود ،حمام پرهيزگار، سنگ نوشتهها يا كتيبههاي مشروطيت را در شهركرد و پيرغار فارسان و حمام بلداجي ميتوان مشاهده كرد.
اين تنوع كه دورههاي مختلف تاريخ را شامل ميشود، نشان از برجستگي ميراث فرهنگي در چهارمحال و بختياري است، منتهي چهارمحال و بختياري ۲ ويژگي برجسته دارد كه از ديد پژوهشي ميتوان به آن نگاه كرد.
يكي اينكه در چهارمحال و بختياري بيش از ۱۷ آرامستان ارامنه در جاهاي مختلف شناسايي شده است، مانند بلداجي، گشنيز جان،بستگان، گلوگرد و هفشجان كه برخي نيز بقاي آن اكنون وجود دارد.
اين آرامستانها و ارامنه مسيحي كه در اين آرامستانها به خاك سپرده شدهاند بيشترشان در دوران صفويه از ايروان و نخجوان كه امروزه در جمهوري ارمنستان هستند به اين استان آمدند.
اين آرامستانهاي ارامنه يك پيام دارد و ميتواند يك دستاورد داشته باشد، كه پيامش اين است كه از قرن ۱۱ هجري به بعد، مردماني با دين مسيحيت مهمان اين استان بودند و در كنار مردم مسلمان چهامحال و بختياري زندگي ميكردند كه نشان از نگرش بالا و نگرش مداراگرايانه مردم استان داشته است.
يك ويژگي ديگر ميراث فرهنگي چهارمال و بختياري، كتيبهها و سنگ نوشتههاي مشروطيت در شهركرد و پيرغار فارسان، خانه سردار اسعد بختياري، نقش خود استان و مردان و زناني كه از اين آب و خاك برخواستند و ريشه در اين استان در مشروطه داشتند، است.
ايرنا: ميراث فرهنگي چگونه ميتواند در توسعۀ استان نقش داشته باشد؟
زارعي: اين موضوع به نقشآفريني و انجام وظيفه دستگاههاي ذيربط مربوط ميشود كه يك مديريت عالي(استان) و متولي درجه يك ميراث فرهنگي كه ادارۀ كل ميراث فرهنگي باشد با همكاري دستگاههاي مرتبط از جمله شهرداري، آموزش و پرورش، صدا و سيما، دانشگاهها، انجمنها و سمنها ميتوانند در شناساندن ميراث فرهنگي، تاريخ، فرهنگ و هويت يك منطقه از خُرد گرفته تا كلان ،نقش داشته باشند.
در واقع اينها ميتوانند پيشينۀ اين استان را به جوانان و مردم بشناسانند و تفهميم كنند.
همچنين مهمترين نقشي كه ميراث فرهنگي در توسعه استان دارد اين است كه ميتواند زمينهساز همدلي و همراهي مردم از جمله در چهارمحال و بختياري باشد و ميتواند زمينه همبستگي و يكپارچگي آنها را ايجاد كند و در واقع آنها با شناختن اين ميراث فرهنگي، داراي يك غرور و آرمان ملي شوند و حول يك هويت ملي كه برآمده از استان و يك هويت ملي بالاتر به نام ايران است، با هم همدل و هم زبان باشند.
در عين حال با توجه به بُعد اقتصادي و پتانسيلي كه ميراث فرهنگي استان دارد ميتواند زمينهساز رشد گردشگري و در نهايت اشتغالزايي، درآمدزايي و سرمايه گذاري سرمايهگذاران در اين استان باشد و منجر به بهبود وضعيت اقتصادي مردم شود.
ايرنا: چه پيشنهادي براي حفظ و نگهداري ميراث فرهنگي استان توسط دولت و بخش خصوصي وجود دارد؟
زارعي: نه تنها در حوزۀ ميراث فرهنگي بلكه در همۀ حوزهها و كارهاي ديگر در جهان، نهادها و سازمانها به صورت يك بُعدي و يك سويه عمل نميكنند در واقع براي انجام و پيروزي در يك كار، حتي اگر يك نهاد و يك دستگاه متولي آن است، دستگاه و نهادهاي ديگري در كنار آن وجود دارد.
در خصوص ميراث فرهنگي نيز اين چنين است، بندهاي قانوني وجود دارد كه متولي ميراث فرهنگي در يك كشور وزارت ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري و در يك استان اداره كل ميراث فرهنگي است، اما ساماندهي و رسيدگي به ميراث فرهنگي تنها بر عهده اداره كل ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري يك استان نيست بلكه برخي از ادارهها و نهادها بايد با آن همكاري كنند.
استان چهارمحال و بختياري با داشتن چنين پتانسيلهايي كه بيان شد، ميتواند نقش چشمگيري در رشد و بالندگي استان از لحاظ اقتصادي، معنوي، رواني و روحي مردم داشته باشد.
آموزش و پرورش ميتواند در زمينۀ فرهنگسازي براي فرزندان نقش موثر داشته باشد و ميراث فرهنگي استان را به مردم بشناساند و نقش و اهميت ميراث فرهنگي را در هويتسازي و ايجاد غرور تفهيم كند.
در هر استان كتابي تحت عنوان جغرافياي استان وجود دارد كه اين كتاب توسط مديريت آموزش و پرورش آن استان تاليف ميشود، به راحتي ميتوانند در اين زمينه خوب كار كنند، همچنين موافقت نامهاي در اواخر دهه ۷۰ و آغاز دهه ۸۰ ميان سازمان ميراث فرهنگي و وزارت آموزش و پرورش منعقد شد كه بر اساس آن، اين دو نهاد يعني سازمان وقت ميراث فرهنگي(وزارت ميراث فرهنگي) و وزارت آموزش و پرورش قبول كردند سه مدل را به نام موزۀ مدرسه، مدارس تحت پوشش يونسكو و همچنين مدارس ماندگار در هر استان راهاندازي كنند تا نمونهاي براي فرهنگسازي ميراث فرهنگي باشد.
در تهران نمونهاي از آن وجود دارد اما در استانهاي ديگر اين بحث انجام نگرفته است و چهارمحال و بختياري ميتواند يك نمونه خوبي در اين زمينه باشد.
در كنار آموزش و پرورش، شهرداريها نقش مهمي دارند، بر اساس قوانين بند۲۲ مادۀ ۵۵ شهرداريها، اين نهادهاي عمومي ملزم هستند كه تشريك مساعي كنند، يعني در حفظ، نگهداري، مرمت و پاسداري از خانهها و اماكن ميراث فرهنگي كمك كنند.
همچنين بر پايۀ مادۀ ۱۰۲ قانون شهرداريها، استعلام از ميراث فرهنگي در رابطه با اماكن تاريخي و ميراث فرهنگي است و همچنين بر پايۀ بند ج ۱۶۶ قانون سوم توسعه حفاظت از بافت تاريخي(بافت تاريخي در واقع همان ميراث فرهنگي است) شهرداريها بايد از ميراث فرهنگي استعلام كنند و در مرمت و بازسازي كمك كنند.
خوشبختانه چهارمحال و بختياري يكي از استانهايي است كه در عين حال كه به نوگرايي روي آورده و دوران مدرنيته را به خوبي طي كرده است، اما يك استان سنتي نيز محسوب ميشود.
در اين استان بافت تاريخي و خانههاي تاريخي وجود دارد، در اين زمينه ادارۀ كل ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري با شهرداري و نهادهاي مرتبط مثل مسكن و شهرسازي، در جهت حفظ، مرمت و بازسازي بافت تاريخي ميتواند همكاري كند اين امر هم نمايشگر شيوۀ زندگي مردم چهارمحال در گذشته است و هم ميتواند در جذب گردشگر بسيار موثر باشد.
يكي ديگر از نهادهايي كه قانون در نظر گرفته است و در استان نيز ميتواند بسيار فعال شود و به رشد و بالندگي ميراث فرهنگي كمك كند، شوراي عالي ميراث فرهنگي و همچنين انجمنهاي ميراث فرهنگي است.
انجمنهاي ميراث فرهنگي با سمنها فرق ميكند در واقع شوراي عالي فرهنگي و انجمنهاي ميراث فرهنگي ۲ مجموعهاي هستند كه زير نظر استانداري قرار دارند.
اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان، صدا و سيما و اتاق بازرگاني هم از اعضاي اين ۲ مجموعه هستند و اين سه حوزه هم ميتوانند در جهت كمك به ميراث فرهنگي نقش بسياري داشته باشند.
بخشهاي خصوصي از جمله انجمنها و سمنها ميتوانند با برگزاري كلاسهاي آموزشي، همايشها و نشستها،هم نقش و اهميت خود ميراث فرهنگي را به مردم بشناسانند و هم تاريخ و فرهنگ استان را به مردم منتقل كنند و آموزش دهند تا مردم يادآوري كنند كه پيشينه و ريشه شان در كجاست و بيشك اگر اين را در نظر بگيرند و افكار عمومي فعال شود، در جهت نگهداشت و نگهداري از اين ميراث فرهنگي و در جهت جذب گردشگر تلاش خواهند كرد و همچنين سطح مطالبات آنها از نهادهاي دولتي بالا ميرود.
نهادهاي دولتي ملزم خواهند بود كه به ميراث فرهنگي توجه كنند و در نهايت فرايند رشد ميراث فرهنگي به توسعۀ استان كمك ميكند.
همچنين بر اساس بندهاي ۱۶ ، ۱۸ و ۱۹ ماده ۳ قانون اساسنامه ميراث فرهنگي ، اداره كل ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري در استان، از جمله چهارمحال و بختياري ميتواند جداگانه همايشهايي را در بزرگداشت و پاسداشت آيينها، باورها، جشنها، خُرده فرهنگها و گويش هاي آن استان برگزار كند.
با توجه به اينكه چهارمحال و بختياري ويژگيهاي جغرافيايي و فرهنگي متنوعي دارد و برآمده از خُرده فرهنگها، قوميتها و گويشهاي گوناگون است، ميتواند در پر بار شدن ميراث فرهنگي و در نهايت جذب گردشگر و توسعه ميراث فرهنگي كه يكي از وظايف تعيين شدۀ ادارۀ كل ميراث فرهنگي است، كمك كند.
ايرنا: چه بستۀ گردشگري باستاني و تاريخي در استان ميتوان تدوين كرد؟
زارعي: چهارمحال و بختياري نه تنها ميتواند بستۀ بسيار خوب و پر بار ميراث فرهنگي داشته باشد بلكه بستۀ گردشگري هم ميتواند ارائه دهد.
در چهارمحال و بختياري گروههاي گوناگون ميراثي وجود دارد، يعني در جاهاي مختلف اين استان بناها، سازهها و محوطههاي تاريخي از دورههاي مختلف تاريخي(ايران باستان، دوره هاي اسلامي و تاريخ معاصر) وجود دارد.
در اين استان قوميتهاي گوناگون يعني مردمي با گويش، پوششها، شيوه و روش و خوراكيهاي گوناگون وجود دارد كه اينها همه بخشي از هويت فرهنگي اين استان است.
هركدام از اين قوميتها ،آيينها و باورها و رسمهاي خودشان را دارند كه به نوبۀ خود ميتواند به پرباري ميراث فرهنگي استان كمك كند.
همچنين در اين استان صنايع دستي بسيار خوب، مساجد، پلها، دژها و قلعههاي تاريخي كه تاريخ و ديرينگي اين استان را در بر ميگيرد، وجود دارد.
همه اينها ميتواند يك بسته ميراث فرهنگي داشته باشد،در واقع بناهاي تاريخي و مردمشناسي و در كنار آن شعرهاي پر آوازه اين استان از جمله علمي، ادبي، هنري، سياسي و فرهنگي را شامل شود.
پس اين استان زمينه و استعداد تهيۀ بستۀ ميراث فرهنگي و حتي بسته گردشگري را دارد.
چهارمحال و بختياري حدود ۱۲ روستاي هدف گردشگري ، ۱۵ منطقه نمونه گردشگري ، پنج منطقه پارك ملي حفاظت شده و هفت منطقه طبيعي دارد. حدود ۲۰ رودخانه دائمي در اين استان جاري است، ۷۶ درصد اين استان كوه و تپه است و ۲۴ درصد دشتهاي آبرفتي است و نزديك ۱۰۰۰ چشمه در استان وجود و همچنين تالابهاي زياد و چشمههاي آب معدني بيشماري وجود دارد.
اينها ميتواند بستههاي خوب گردشگري باشند، در واقع اين استان ميتواند به كمك ميراث فرهنگي در ريل و مسير توسعه گام بردارد و به بيشتر از آنچه كه اكنون دارد، دست پيدا كند.
مقالات ديگر: قاليشويي جردن